چگونه نوشتن احتمال موفقیت را ده برابر میکند؟ چرا مهم است اهداف خود را بنویسید؟ شاید این مانند یک کلیشه به نظر بیاید اما واقعیتی در پشت نوشتن اهداف و به دست آوردن آنها وجود دارد. در واقع، احتمال دستیابی به اهداف شما اگر آنها را به طور منظم بنویسید، ۴۲ درصد بیشتر است.
این موضوع به نحوه کارکرد مغز ما مرتبط است. وقتی چیزها را مینویسید، هر دو نیمکره مغز خود را فعال میکنید، نیمکره خیالپرداز راست و نیمکره منطقی چپ. این موضوع در جامعه تجاری بین مدیران عامل شناخته شده است که از این تکنیک برای ماندن در مسیر مسئولیتهای بیشمار خود استفاده میکنند.
اهداف به ما کمک میکنند تا نسخههای بهتری از خودمان باشیم. اما شاید شما هرگز عادت نداشتهاید که اهداف خود را بنویسید. همین موضوع برای اکثر مردم صادق است. کمتر از ۲۰ درصد از مردم گزارش دادهاند که اهداف خود را به شکل کتبی توصیف میکنند. با توجه به یک مطالعه اخیر توسط شرکت ۳M، ما به عنوان انسانها تصاویر را ۶۰٬۰۰۰ برابر سریعتر از تصور چیزها پردازش میکنیم. نوشتن اهداف به این معناست که میتوانید آنها را به صورت بصری ببینید. این یک نکته مهم است چرا که وقتی چیزی را میبینیم، روی رفتار ما تأثیر میگذارد. احتمالاً شما پرکارتر خواهید بود اگر بتوانید ببینید چه کارهایی باید انجام دهید، به جای فقط به آن فکر کردن.
در اینجا ۵ دلیل وجود دارد که قدرت اهداف نوشته شده را آشکار میکند:
1: افزایش انگیزه
این مهمترین دلیل است که چرا نوشتن اهداف واقعاً موثر است. شما میتوانید از اهداف برای تحریک اقدامات خود استفاده کنید. سعی کنید اهداف را برای ایجاد عادتها استفاده کنید، چرا که عادتها کارایی را افزایش میدهند. شما نمیتوانید همه چیزها را کنترل کنید اما اهداف به شما کمک میکنند تا حداقل بخشی از آن را کنترل کنید، به اندازهای که نتایج بگیرید.
یک لحظه فکر کنید، چقدر وقت صرف فکر کردن به انجام یک کار کردهاید؟ آیا همان انجام دادن آن است؟ خب، نیست. شما به اهداف منطقی نیاز دارید تا انگیزه اقدام خود را افزایش دهید. وقتی اهداف خود را نوشتهاید، حس فوریتی ایجاد میکند تا به نزدیکتر شدن و به سمت دستیابی به آنها حرکت کنید.
2: بهبود تمرکز شما
وقتی تمرکز خود را بر چیزی که دارید انجام میدهید، انرژی خود را به سمت اهداف میبرید و نتایج بهتری کسب میکنید. وقتی میدانید باید روی چه چیزی تمرکز کنید، راحتتر میتوانید چیزهای دیگر را کنار بگذارید. اهداف نوشته شده به شما کمک میکنند تا تمرکز صریحی داشته باشید و در مسیر مانده باشید. وقتی اهداف شما به طور واضح تعریف شدهاند، حذف پریشانیها هم راحتتر میشود.
3: کاهش سطح استرس شما
انتقال اهداف از ذهن شما به شکل نوشته شده، استرس را کاهش میدهد. هرچند که این کار عامل اصلی استرس را از بین نمیبرد، اما بار نگهداشتن همه چیز درون خود را کم میکند. وقتی اهدافتان را نوشتهاید، بر واکنشهای عاطفی خودتان کنترل بهتری دارید. پس از دستیابی به هدف، احساس آرامش بیشتری نسبت به خود دارید.
4: دستیابی به اهداف بزرگتر
گاهی اوقات اهداف ما میتوانند خیلی سنگین و فراوان به نظر برسند. یک تکنیک خوب این است که آنها را به قسمتهای کوچکتر تقسیم کنیم. بسیاری از ما زمانبندی را بیش از حد تخمین میزنیم. سعی کنید زمانبندی واقعبینانهتری داشته باشید و اهداف بزرگتر خود را به قسمتهای کوچکتر تقسیم کنید. اینجاست که نوشتن چیزها مفید میشود. مطمئن شوید که هدفهایتان ملموس و قابل اندازهگیری هستند.
5: آگاهی از پیشرفتهایتان
یک مرحله مهم در فرآیند دستیابی به اهدافتان، آگاهی از پیشرفتهایتان است. شکستها حتمی هستند، بنابراین باید آگاهی از شکستهایتان را نیز داشته باشید تا از تکرار اشتباهات گذشته جلوگیری کنید. وقتی میتوانید میزان پیشرفت خود را ببینید، انگیزه برای ادامه کار به شما دست میدهد.
یک مرحله مهم از دستیابی به اهداف، پیگیری پیشرفتهاست. یادآوری پیشرفتهایتان به خودتان کمک میکند تا متوجه شوید چگونه به اینجا رسیدید. این کار به شما کمک میکند تا در مسیر دستیابی به اهدافتان پیش بروید. معمولا ما مسیر طی شده را فراموش می کنیم و از مسیر خارج می شویم، اما نوشتن چیزها به ما کمک میکند تا دوباره به مسیر صحیح بازگردیم.
بسیاری از ما می توانیم چیزی بنویسیم، اما شروع آن ممکن است سخت باشد. اگر نوشتن برای شما مشکل است، میتوانید مدتی وقت بگذارید تا مهارتهای نوشتاریتان را بهبود دهید. اگربا نوشتن راحت نیستید، از این موضوع منصرف نشوید، ابزارها و خدماتی وجود دارند که به شما کمک میکنند. در اینترنت همین موضوع را جستجو کنید و کتاب هایی نیز در این زمینه تهیه کنید.
همه ما میخواهیم نتایج بهتری بدست آوریم. نوشتن اهداف خود نقطه شروع خوبی است. این یک تکنیک آسان است که به شما کمک میکند بهتر واکنش نشان دهید و همزمان استرس خود را کاهش دهید. این تکنیک را امتحان کنید و بازخوردهای خود را برای ما بنویسید.
نویسنده مقاله : Josh Carlyle
ترجمه : علیرضا بهرامی نسب